با نگاهى گذرا به تاریخ جوامع بشرى، نقش دورانساز و کلیدى جوانان در غالب حرکتهاى فرهنگى و اجتماعى و نیز نهضتهاى حیاتبخش پیامبران الهى کاملا آشکار و روشن است. تجربه تاریخ بیانگر این مهم است که در هر حرکتى از استعدادهاى فکرى و نهفته قشر جوان به صورت اصولى و صحیح بهرهبردارى شده است، دستاوردهاى بسیار مهم و ارزشمندى به دست آمده است. در مقابل، زمانى که هدایت و رهبرى گروههاى جوان به دست افراد هوسران و قدرتطلب افتاده است، جنایات و تراژدىهاى بسیار دهشتناکى به وقوع پیوسته است. در حالى که، در تفکر دینى بها دادن و شخصیت دادن و اهتمام به جوانان بسیار توصیه شده است .
براى روشن شدن این حقیقت، سزاوار است، سیره و عملکرد یکى از انبیاء الهى در این زمینه، با بهرهبردارى منفى رهبران مستبد از نیروهاى جوان در جنگهاى جهانى اول و دوم مقایسه شود تا آنگاه پیامدهاى استفاده از ظرفیتهاى قشر جوان و نیز عدم استفاده و غفلت از آن آشکار گردد .
از ایننظر، وقتى مجموعه روایات مربوط به قیام حضرت مهدى (عج) را مطالعه مىکنیم، با این حقیقت آشنا مىشویم که زمینهسازان اصلى ظهور و اصحاب و یاران خاص آن حضرت در جریان تلاش براى تشکیل حکومت عدل جهانى، جوانان خواهند بود . به عنوان مثال، یکى از شخصیتهاى وارسته و شجاعى که در آخرالزمان با هدف اصلاح وضع نابسامان جوامع اسلامى قیام خواهد کرد، فردى به نام «سید حسنى» است. به روایت امام صادقعلیه السلام حسنى یک جوان خوشچهره و نورانى است که علىرغم به دست آوردن قدرت و امکانات بسیار زیاد، آنگاه که از ظهور حضرت مهدىعلیه السلام آگاه مىشود، خود را به همراه سپاهیانش به امامعلیه السلام مىرساند و با آن حضرت بیعت مىکند. به یک روایت، امام زمان (عج) به وسیله ایشان براى مردم مکه چند روز پیش از قیام پیامى مىفرستند ...
گذشته از این، وقتى حضرت علىعلیه السلام به مناسبتى از یاران و اصحاب امام عصر (عج) سخن مىگویند، در توصیف ویژگىهاى آنان این چنین مىفرمایند : یاران قائم (عج) همه از میان جوانان خواهند بود. سالخورده در بین آنها بسیار کم است و نسبتسالخوردگان بر جوانان در بین اصحاب آنحضرت همانند سرمهاى براى چشم و نمک براى غذاست و کمترین بخش غدا را نمک تشکیل مىدهد . (1)
این امر، ناشى از این است که جوان به دلیل داشتن فطرت پاک و صفاى باطن در درجه اول، از استعداد و ظرفیتبالاى درک و توان شناختحقیقتبرخوردار است . علاوه بر آن، به واسطه شجاعت و شهامت زیادى که دارد زودتر پذیراى حقایق مىشود و در مقابل آنها لجاجت و سرسختى بىمورد به خرج نمىدهد .
اوصاف منتظران جواندر خصوص یاران حضرت حجت (عج) ویژگىها و اوصاف ذیل بیان شده است :
برخوردارى از علم و معرفت کامل و ایمان استوار، شهامت و شجاعتبىنظیر، گذشت و فداکارى، شهادتطلبى، فروتنى و تواضع در اوج برخوردارى از قدرت و امکانات، حقمدارى، عشق به امامعلیه السلام، تبعیت و پیروى کامل از رهنمودهاى حضرت حجتعج) و خیرخواهى به همنوعان و صفا و صمیمیت و . ...
وظایف منتظران جواندر معارف دینى، وظایفى براى منتظران واقعى حضرت حجتعلیه السلام بیان شده که از طریق عمل به مجموعهاى از تکالیف افراد بتوانند از چنان شایستگى برخوردار شوند که در زمره یاران واقعى آنحضرت درآمده و در حد توان و ظرفیت و به میزان همت و تلاش افراد به فراهم شدن بستر مناسب براى ظهور منجى عالم بشریت کمک نمایند. گرچه مجموعه وظایف منتظران بسیار است اما در این نوشته، تنها به ذکر چند مورد مهم، که در شرایط کنونى جامعه اسلامى داراى اهمیت استبسنده مىکنیم .
الف. شناخت امام زمان علیه السلامیکى از مهمترین و اساسىترین اصولى که از ارکان اصلى مکتب تشیع محسوب مىشود، مساله امامت و آشنایى با امام هر عصر است. به اعتقاد شیعه، در هیچ برهه از زمان، زمین خالى از حجت و انسان بدون امام معصوم نخواهد بود. چرا که هدایت و رهبرى صحیح و همه جانبه انسان بر اساس تعالیم الهى تنها از طریق پیروى از رهنمودها و روشنگرىهاى امامى ممکن است که علاوه بر، آشنایى با سنتهاى حاکم بر نظام هستى، از تمامى مصالح بشر و حقایق تعلیمات پیامبران الهى آگاه باشد. با توجه به این حقیقت، یکى از وظایف مهم آحاد جامعه، بهویژه قشر جوان آن است که در هر عصرى، نسبتبه امام و حجت الهى موجود در آن زمان به گونهاى شناخت پیدا کنند که بر تعالیم مسؤولیتهاى خود آگاهى پیدا کرده و بر اساس آن عمل نمایند. اهمیتشناخت امام زمان (عج) در هر عصرى به گونهاى است که در برخى روایات، عدم کسب معرفت لازم از امام همردیف، بلکه مساوى با کفر و بىایمانى شمرده شده است. پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله در همین زمینه مىفرمایند: «هرکسى که بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است .» (2) و یا در یکى از ادعیه که بر آن نیز بسیار سفارش شده است. به همین مساله اشاره شده است: پروردگارا حجتخودت را به من بشناسان چرا که اگر حجتت را به من نشناسانى من از دین و آئینم گمراه مىشوم . (3) مضمون اینگونه روایات زمانى بهتر روشن خواهد شد که به پیامدهاى مثبت و منفى یک جامعه، در اثر برخوردارى و عدم برخوردارى جامعه از امام و رهبرى شایسته توجه و دقتبیشترى شود. در طول تاریخ، چه بسیار بودهاند حرکتها و یا نهضتهاى عظیم مردمى که به دلیل فقدان رهبر شایسته با شکست مواجه شدهاند و یا پس از پیروزى به جهت افتادن زمام امور در دست زمامداران بىکفایتبه انحراف و اضمحلال کشیده شدهاند ...
البته، کم و کیف شناخت امامعلیه السلام با توجه به نیاز و توانایى و ظرفیت افراد متفاوت است. مهم این است که این شناختبه گونهاى باشد که در صورت مواجه افراد با تهدیدها و شبههافکنىهاى دشمنان و بدخواهان، در تشخیص راه صحیح و شیوه درست از دچارشدن به گمراهى و انحراف آنها را نجات دهد. و گرنه شناخت کامل و همه جانبه حجتهاى الهى براى افراد عادى با توجه به محدودیت استعدادها و توانایىهاى فکرى غیرممکن است .
ب. پیروى از نائبان امام زمان علیه السلامدر دوره غیبت کبرى، فقهاى جامعالشرایط به نصب امام زمانعلیه السلام مسؤولیت نمایندگى عام امامعلیه السلام را در استمرار حرکتحیاتبخش امامت و پاسدارى از احکام و مقررات اسلامى برعهده دارند. بر این اساس، یکى از وظایف افراد در عصر غیبت، پیروى از رهنمودهاى فقهاى عادل است. چرا که فقها به دلیل آشنایى با شیوههاى صحیح استنباط احکام از منابع اصیل دینى، قادرند تا به پرسشهاى مختلف مردم در زمینه مسائل دینى پاسخ دهند. امام صادقعلیه السلام در اشاره به چنین امر مهمى فرمودند: «فقها از سوى ما منصوب شدهاند تا به سؤالات شما پاسخ دهند و شما نیز مؤظف هستید در شرایطى که به ما دسترسى ندارید به آنها مراجعه کنید و بر اساس نظر آنان در چهارچوب احکام الهى عمل کنید و هرگز حکم آنها را که براساس موازین شرعى ارائه مىشود، رد ننمایید. چون رد نظر آنان، به منزله رد حکم و نظر ماست و رد نظر ما، به منزله رد نظر و حکم خداوند است .» (4)
در همین باره زمانى که از حضرت مهدى (عج) سؤال کردند که در دوران غیبت کبرى که به شما دسترسى نداریم جواب احکام و مسائلى را که با آنها مواجه مىشویم چگونه به دست آوریم؟ آنحضرت در پاسخ فرمودند: «در پیشامدها و حوادثى که رخ مىدهد به آشنایان با احادیث ما (یعنى مجتهدان جامعالشرایط که متخصصان متون دینى و احادیث اهلبیتعلیهم السلام هستند) مراجعه کنید و آنها حجت من براى شما و من حجتخدا بر آنان هستم .» (5) پس، برخلاف نظر نادرستبرخى افراد ناآشنا به معارف اسلامى، مسلمانان در دوران غیبت کبرى بدون راهنما نماندهاند که مجبور باشند با شیوههاى ناصواب متکى به اندیشههاى ناقص بشرى و نظریههاى غیرعلمى به حل مشکلات اقدام کنند و در نتیجه، گرفتار معضلات فرهنگى و اقتصادى و اجتماعى فراوان گردند . بلکه در دورانى که بنابر مصالحى امام معصومعلیه السلام در دسترس همگان نیست مردم موظفاند که به فقهاى عالم و عادل مراجعه کنند و آنان نیز موظفند بدون کوتاهى و سهلانگارى بر اساس موازین شرعى از طریق مراجعه به آیات قرآن و روایات اهلبیتعلیهم السلام به همه سؤالات و نیازهاى فکرى و اعتقادى و فقهى و فرهنگى و سیاسى و... آنها پاسخهاى مناسبى ارائه دهند .
ج. خودسازى و تهذیب نفساصلاح نفس و ترک گناهان و آراستن به فضایل اخلاقى در همه احوال ضرورت دارد. ولى خودسازى و اصلاح نفس در دوره غیبت، که زمینه لغزش و انحراف و آلوده گشتن به رذایل اخلاقى بیشتر است، از اهمیت زیادى برخوردار است .
امام صادقعلیه السلام در این زمینه مىفرمایند: «صاحبالامرعلیه السلام غیبتى خواهد داشت اگر کسى در آن دوره بخواهد دیندار بماند، سخت در مشقتخواهد بود. بنده خالص خدا در آن شرایط باید تقواى الهى پیشه کند و دو دستى به دین خود بچسبد .» (6)
به علاوه، چون فراهم شدن زمینه ظهور امام زمانعلیه السلام از یک نظر وابسته به وجود افراد خودساخته و آراسته به فضایل اخلاقى است و جز از طریق تهذیب نفس و پیدا کردن پرورش اسلامى نمىتوان در سلک یاران و زمینهسازان حضور آن حضرت قرار گرفت. بنابراین، یکى از وظایف افراد تلاش در راه خودسازى و تهذیب نفس است. بر این اساس، امام صادقعلیه السلام مىفرمایند: «من سره ان یکون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق (7) ... هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائمعلیه السلام باشد باید در انتظار ظهور آن حضرت باشد و در این حال، به پرهیزکارى و اخلاق نیکو رفتار نماید» و حتى در توقیعى که امام زمانعلیه السلام آن را به مرحوم شیخ مفید نوشتهاند چنین آمده است که اعمال ناشایست و گناهانى که از شیعیان سر مىزند، یکى از عوامل طولانى شدن دوره غیبت و محرومیت آنها از دیدار امامعلیه السلام است .
د. جامعهسازىاز آنجا که یکى از شرایط مهم رشد ارزشها و فراهم شدن زمینه حاکمیت احکام الهى، اصلاح وضع عمومى جامعه است لذا در تعلیمات روشنگرانه اسلام اهتمام به وضع جامعه و مبارزه با نارسایىهاى اجتماعى و فساد و کجروىها از طریق امورى چون امر به معروف و نهى از منکر مورد تاکید قرار گرفته است. به گونهاى که حتى انسانهاى بىتوجه به امور اجتماعى و مشکلات سایر مردم، خارج از زمره مسلمانان محسوب مىشود: «من اصبح ولایتهم بامورالمسلمین فلیس بمسلم » (8)
علاوه بر اینکه بر اساس روایات اهلبیتعلیهم السلام تا آمادگىهاى لازم فکرى و فرهنگى و... در احاد جامعه براى پذیرش و یارى امام زمانعلیه السلام پیدا نشود، ظهور حضرت محقق نخواهد شد. از سوى دیگر، تحصیل آمادگىهاى لازم نیاز به بستر سالمى دارد که افراد در سایه آن بتوانند به کسب مهارتها و کمالات لازم بپردازند. این بسترسازى مشروط به احساس مسؤولیت همگانى و مشارکت همه جانبه تک تک افراد در پاکسازى فضاى عمومى جامعه است که براى انجام کامل و به موقع این امر نیز مکانیزمهاى زیادى پیشبینى شده است که مهمترین آنها، اقامه فریضه امر به معروف و نهى از منکر است. یعنى همه افراد جامعه اسلامى موظفند از طریق تحصیل آشنایى کامل با شرایط و احکام آن، به اصلاح نارسایىهاى اجتماعى و حفظ سلامت فضاى جامعه بپردازند تا از این طریق، اولا: شرایط لازم براى ظهور آن حضرت فراهم گردد و ثانیا، امکان زندگى براساس احکام نورانى اسلام در دوره غیبت، ولو به ضرورت ناقص، بوجود آید .
هـ . دعا براى تعجیل فرجبا توجه به نقش و جایگاه مهمى که دعا در تفکر اسلامى دارد، اگر دعا با شرایط لازم انجام گیرد همچون سایر علل و عوامل موثر در نظام هستى، مىتواند در امور تکوینى تغییر ایجاد نماید. در بخشى از روایات پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله و ائمه اطهارعلیهم السلام توصیه شده است که براى فرج امام زمانعلیه السلام زیاد دعا کنید و از خود حضرت بقیةالله (عج) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «اکثروا الدعا بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم » (9) براى تعجیل در فرج و ظهور، زیاد دعا کنید چرا که اینکار موجب فرج و خوشحالى شماست .
بنابراین، از دیگر تکالیف عاشقان امام زمان (عج) درخواست تعجیل فرج آن حضرت است. البته، توجه به این نکته نیز ضرورى است که اولا، دعا زمانى به مرحله اجابت مىرسد که دعا کننده شرایطى را در خود ایجاد نموده باشد که دعاى او شرایط استجابت را داشته باشد. ثانیا، باید توجه داشت که دعا هرگز جاى عمل به وظایف دیگر را نمىگیرد بلکه دعا در صورتى مفید است که همراه با عمل به سایر تکالیف دینى باشد .
علاوه بر موارد فوق، پایدارى در راه ولایت اهلبیتعلیهم السلام، استقامت در برابر مشکلات و نارسایىها، کمک و مساعدت به همنوعان، تحصیل علم و به دست آوردن تخصصهاى لازم، احیاء شعائر اسلامى و پاسدارى از ارزشهاى اصیل و... از جمله مسائلى هستند که اهتمام به آنها سعادت و سلامت جامعه، به ویژه نسل جوان را تضمین مىکند